مردودین \فتنه بداخلاقی\ چه کسانی بودند؟
مردودین "فتنه بداخلاقی" چه کسانی بودند؟
حجتالاسلام حمید رسایی
حادثه روز یک شنبه مجلس شورای اسلامی برای بسیاری از دلسوزان نظام اسلامی و مردمی که در کنار رهبرشان در حال عبور از یک پیچ تاریخیاند، تلخ و غیر قابل باور بود. مشاجره رئیس مجلس و رئیس دولت در برابر انظار مردم از آنجا که در ایام الله دهه فجر رخ میداد، بیش از روزهای دیگر این روز را تلخ کرد.
با این حال برخی از نمایندگان مجلس بعد از اعلام نتیجه استیضاح، تکبیر سر دادند و در مصاحبه های خود، آن را فتح الفتوحی برای مجلس دانستند. حدود 40 نفر از نمایندگان، لاریجانی را از صحن علنی تا دفترش در آن سوی محوطه مجلس بدرقه کردند و در حمایت از وی شعار "تشکر تشکر" سر دادند! رئیس جمهور در جلسه شب هیئت دولت با چهره ای خندان حضور یافت و انگشتانش را به نشانه پیروزی بلند کرد. برخی از سایتها و پایگاه های خبری به فراخور انتصابشان به یکی از دو طرف، نیز همین رویه را در پیش گرفتند و البته هر یک دیگری را متهم به بداخلاقی و نقض سخنان رهبری متهم کردند!
در کنار خوشحالی این دو طیف اما برخی از رسانه های داخلی که سالهاست به پایگاه دشمن تبدیل شدهاند همصدا با بنگاه های سخن پراکنی جبهه استکبار نیز خوشحال بودند و سرمست از اتفاقی که رخ داده با آب و تاب به آن پرداختند. یعنی هر سه دسته : رئیس مجلس و هم فکرانش، رئیس دولت و هم فکرانش و رسانه های بیگانه احساس پیروزی میکردند! همین اتفاق نظر کافی بود تا بدانیم این بازی، نتیجه ای جز دو سر باخت برای مجلس و دولت نداشته است هر چند تر یک خودشان را به تغافل بزنند.
از آن سو البته در کنار برخی از نمایندگان مجلس و وزرای دولت که ناباورانه این دعوای کودکانه را در مجلس شاهد بودند، مردم دلسوخته، انگشت به دهان، با تعجب از این همه غفلت سران قوای کشور از خود میپرسیدند که چرا برخی با لجاجت پنجه به روی هم میکشند و نسبت به مهمترین و صریحترین هشدارهای رهبری بی توجهند.
اما واقعیت چیست و چه کسی را باید مقصر این افتضاح تاریخ سیاسی انقلاب دانست؟ در حقیقت چه کسانی نهی رهبری انقلاب را زیر پا گذاشتند و مصداق "خیانت" مورد اشاره رهبری شده اند. شاخص ما برای نتیجه گیری این موضوع چیزی جز بیانات رهبر انقلاب نیست. بنابر این برای بررسی ابعاد مختلف این موضوع باید ابتدا به مرور هشدارهای رهبر انقلاب در ماه های اخیر و سپس تحلیل ماجرا توجه کرد:
1 . شاید اولین بار در همایش هفته قوه قضائیه در تیرماه امسال بود که سران سه قوه از پشت تریبون عمومی، متلک گویی و تیکه پراکنی به یکدیگر را آغاز کردند. در همان ایام وقتی عوامل دستگاه قضایی به مناسبت هفتم تیر به دیدار رهبر انقلاب رفتند، ایشان فرمودند:
"بعضى از بگومگوها، بعضى از خدشههائى که در کار یکدیگر میکنیم، کاملاً قابل خط خوردن از صفحه همکارىهاست؛ اینجور نیست که یک چیزِ اساسى و اصولى باشد؛ غالباً توهّمات است... "
در همین دیدار ایشان وحدت بین سه قوه را فرضیه و واجب شمردند. این اولین نهیای بود که صراحتاً و در انظار عمومی خطاب به رؤسای سه قوه بیان میشد.
2 . مدتی بعد در سفر به خراسان شمالی برای بار دیگر با توجه به کشیده شدن برخی از اختلافات به متن جامعه، رهبر انقلاب با اطمینان خاطر از درک مردم از شرایط خطاب به مسئولان کشور فرمودند:
"مردم مؤمنند، متوجه به حقایقند؛ سفارش ما بیشتر به مسئولین است، به سیاستمداران است، به مدیران گوناگون است؛ مراقب باشند دشمن نتواند این آرامش و استقرار و طمأنینه ای را که به فضل الهی در کشور وجود دارد و دشمن سعی کرده این را به هم بزند و نتوانسته، به هم بزند؛ سعی کنند این آرامش و استقرار را حفظ کنند؛ نگذارند تلاطم به وجود بیاید. گاهی یک حرف، گاهی یک عمل نسنجیده، گاهی یک اقدام نابجا، موجب تلاطم در محیط سیاسی میشود؛ باید خیلی مراقب باشند."
3 . مدتی بعد موضوع انتقادات علنی و نیش دار رئیس مجلس خطاب به دولت در خصوص وضعیت بازار ارز و تلاطم اقتصادی و رابین هودی خواندن سیاستهای اقتصادی دولت سبب شد تا رئیس جمهور هم در مصاحبه با رسانهها پاسخهای طعنه داری به رئیس مجلس بدهد.
از سویی دیگر برنامه ریزی رئیس جمهور برای بازدید از زندان اوین و شرط گذاری رئیس دستگاه قضا، نامه نگاریهایی را به دنبال آورد که در آن دو طرف الفاظ و تعابیر نامناسبی را درباره یکدیگر به کار بردند و برای بار دیگر رهبر انقلاب مجبور به مداخله شدند و در جمع دانش آموزان و دانشجویان فرمودند:
"اختلافات مضر است. هم اختلافات بین مسئولین مضر است؛ هم بدتر از آن، کشاندن اختلاف میان مردم مضر است. این را من به مسئولین، به رؤساى محترم هشدار میدهم. من از رؤساى قوا حمایت کردم، باز هم حمایت میکنم - مسئولند، باید کمکشان کرد - اما به آنها هشدار میدهم، مراقب باشند. نه اینکه این نامهنگارىها خیلى مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنویسند؛ کار خودشان را بکنند، اختلافات را به میان مردم نکشانند، چیزهاى جزئى را مایه جنجال و هیاهو و استفاده تبلیغاتى دشمن و خوراک تبلیغاتى رادیوهاى بیگانه و تلویزیونهای بیگانه نکنند، صد تا نامه بنویسند؛ نامه اهمیتى ندارد. مهم این است که همه ما بدانیم مسئولیتى داریم، همه ما بدانیم موقعیت حساسى داریم....
البته اختلاف نظر، فراوان است؛ هیچ اشکالى هم ندارد - دو نفر مسئولند، رفیقند، اختلاف نظر هم دارند؛ همیشه هم بوده است - اما اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهاى گوناگون، به اختلاف علنى، به گریبان گیری، به مچگیری در مقابل چشم مردم منتهى شود؛ چون آن اختلافات آنقدر اهمیت ندارد. یک وقت یک چیزهاى مهمى است، خب مردم باید مطلع شوند؛ اما این اختلافاتى که انسان مىبیند بین این حضرات هست، چیزهائى نیست که اینقدر اهمیت داشته باشد که حالا با ادعاهاى گوناگون، ما اینها را بزرگ کنیم، جلوى چشم مردم نگه داریم، به اینها اهمیت بدهیم؛ که اهمیتى هم ندارد. اختلافات را نباید علنى کرد؛ اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد. از امروز تا روز انتخابات، هر کسى احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده."
4 . علی رغم این هشدار صریح و عتاب رهبری انقلاب، متأسفانه شاهد بودیم که یک هفته بعد از این بیانات، تعدادی از نمایندگان با حمایت رئیس مجلس، موضوع سؤال از رئیس جمهور را در دستور مجلس قرار دادند! موضوع سؤال از رئیس جمهور نیز در ظاهر مسئله گرانیها، اخلال در بازار ارز و مواردی از این دست بود. علی رغم تذکر برخی از نمایندگان به ویژه اکثر اعضای فراکسیون اصولگرایان، متأسفانه اما رئیس مجلس بر برگزاری جلسه سؤال اصرار داشت تا این که رهبر انقلاب این بار در اقدامی معنی دار به جای خطاب قرار دادن رئیس مجلس و نمایندگان در پیام کتبی یا شفاهی، در جمع بسیجیان نسخه اقدامات مجلس را این چنین پیچیدند:
"مسئولین هم اختلاف سلیقه دارند، اما اختلاف سلیقه تا وقتى که به گریبان گیری منتهى نشود، هیچ اشکالى ندارد... اینى که از مسئولان کشور سؤال بکنند، حالا یا از رئیس جمهور یا از سایر مسئولان اجرائى، این از دو جهت کار مثبتى است: یکى اینکه نشان میدهد نمایندگان مردم در قوه مقننه احساس مسئولیت میکنند نسبت به مسائل کشور؛ این مثبت است. جنبه دیگر این است که مسئولان کشور با اعتماد به نفس و با شجاعت قابل تحسین میگویند آماده هستند که بیایند توضیح بدهند، این سؤالات را بیان کنند؛ این هم مثبت است... لکن من معتقدم که این دو نقطه مثبت تا اینجا انجام گرفته، از اینجا به بعد دیگر ادامه پیدا نکند... ادامه این کار همان چیزى است که دشمنان میخواهند؛ دوست میدارند این دو قوه را در مقابل هم قرار بدهند؛ یک عدهاى تحت تأثیر احساسات از این طرف، یک عدهاى تحت تأثیر احساسات از آن طرف، یک عدهاى قلمها و وسائل تبلیغ را در روزنامه و در پایگاه اینترنتى و غیره به کار بگیرند و یک فضاى شلوغى درست کنند. نه، کشور احتیاج دارد به آرامش. همه مسئولین - چه مسئولین تقنین، چه مسئولین قضا، چه مسئولین اجرا - براى اینکه کار خود را انجام بدهند، آرامش لازم دارند، مردم هم آرامش را دوست دارند... از حالا من از آن برادران و مجموعه چند ده نفرى در مجلس که این کار را شروع کردند، تقاضا میکنم قضیه را تمام کنند و نشان بدهند عملاً هم مسئولین دولتى، هم مسئولین قوه مقننه و قوه قضائیه که بیش از همه چیز به وحدت این ملت و آرامش کشور احترام میگذارند."
اکنون با مرور این چهار فراز از بیانات و مراحلی که رهبری انقلاب فقط در امسال برای حفظ آرامش کشور و عدم گریبان گیری مسئولان از یکدیگر، خطاب به مسئولان سه قوه هشدار و تذکر علنی دادند، باید گفت:
1 . قطعاً اولین مقصر حادثه تلخ و شرم آور یکشنبه سیاه که دل دشمنان انقلاب و اسلام را شاد کرد، باید آن چند ده نفری دانست که از مدتها قبل، لجوجانه و با بهانه های مختلف دنبال به کرسی نشاندن حرف خود بودند. همانهایی که طراحان اصلی سؤال از رئیس جمهور و بعد از آن طراحان اصلی استیضاح بودند. تردیدی در تمرد این افراد از نهی صریح و هشدارهای رهبری نمیتوان داشت.
البته این آقایان در برابر این انتقاد روشن میگویند: اولاً سؤال از حقوق قانونی ماست و ثانیاً رهبر انقلاب در خصوص سؤال از رئیس جمهور ما را منع کردند اما در باره سؤال از وزیر کار، چنین منعی را نداشتیم.
پاسخ به این استدلالهای سست که نامی جز توجیه نمی توان بر آن نهاد، روشن است. اولاً اساساً احکام حکومتی در خصوص مواردی است که ما باید از حق به جا و قانونی خود بگذریم و الا منع از اقدامات غیر قانونی که حکم حکومتی نیاز ندارد. ثانیاً وقتی رهبر معظم انقلاب در خصوص سؤال از رئیس جمهور که موضوع آن – البته در ظاهر – مشکلات اقتصادی و گرانی بود، برای شعلهور نشدن آتش اختلافات، صحنه بازی را بهم میزنند، بدیهی است که در خصوص انتصاب غلط یک فرد، شعلهور شدن و ایجاد زمینه اختلاف را ناصحیح میدانند. آیا نوسانات بازار ارز و برخی گرانیهای سرسام آور مهمتر بود یا انتصاب اشتباه مرتضوی در رأس تأمین اجتماعی؟ به ویژه که رهبر انقلاب صراحتاً فرموده بودند :
"اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهاى گوناگون، به اختلاف علنى، به گریبان گیری، به مچگیری در مقابل چشم مردم منتهى شود؛ چون آن اختلافات آنقدر اهمیت ندارد. یک وقت یک چیزهاى مهمى است، خب مردم باید مطلع شوند؛ اما این اختلافاتى که انسان مىبیند بین این حضرات هست، چیزهائى نیست که اینقدر اهمیت داشته باشد که حالا با ادعاهاى گوناگون، ما اینها را بزرگ کنیم، جلوى چشم مردم نگه داریم، به اینها اهمیت بدهیم."
علاوه بر تمام این موارد، ما شاهدیم که رهبر انقلاب حتی در برخورد با دولت اصلاحات، وقتی مجلس هفتم قصد استیضاح وزیر آموزش و پرورش را در ماه های پایانی دولت داشت، میفرماید:
" در شرایط کنونی که ماههای آخر مأموریت خطیر دولت در حال سپری شدن است استیضاح وزیران هیچ سودی برای کشور و دستگاههای مسئول ندارد و متقابلاً زیانهای محتمل آن، بسیار و خطرات آن، هشدار دهنده است."
اکنون استیضاح کنندگان پاسخ دهند چه محصولی از یک شنبه سیاه به دست آوردند!؟
2. دومین مقصر اصلی حادثه شرم آور یکشنبه سیاه شخص رئیس جمهور است. آقای احمدی نژاد متأسفانه در مقاطعی با لجاجتها و پافشاری بر برخی تصمیمات خود، هزینه سنگینی را متوجه دولت مردان و کشور کرده است. از جمله در موضوع انتصاب آقای مرتضوی در این جایگاه و بدتر از آن در جلسه روز استیضاح، علی رغم این که احتمال رأی آوری وزیر کار بود اما ایشان از همان ابتدای جلسه اصرار به طرح برخی مطالب داشت. حتی در پاسخ به تعدادی از نمایندگان خیرخواه مجلس گفته بود که من امروز شیخ الاسلام را همچون اسماعیل برای قربانی به صحن مجلس آوردهام! این ادبیات حکایت از این میکند که برای احمدی نژاد موضوع پاسخ به استیضاح، فرع بر طرح برخی از مطالبی بود که قصد بیان آنها را داشت.
بی تردید از آنجا که این قربانی با هدفی غیر الهی و برخلاف نهی صریح و چند باره ولی امر مسلمین بود، هرگز پذیرفته نشده و با برکت نخواهد بود که نبود. این رفتار آقای احمدی نژاد در نشان دادن فیلم مکالمه دو نفر – هرچند درخواستهای یکی از این دو خارج از ضوابط، تخلف و قابل پیگیری است - هیچ ربطی به موضوع استیضاح نداشت و اساساً اتهامی بود که هنوز بررسی نشده است.
پیش از این در مناظرات انتخاباتی نیز آقای احمدی نژاد با نام آوردن از فرزندان برخی از شخصیتها – که البته انتقاداتی قابل پیگیری بود - به نقد ایشان پرداخت که در همان ایام، رهبر انقلاب در نماز جمعه 29 خرداد 88 این اقدام را تقبیح کردند و فرمودند:
"در مورد بستگان این شخصیتها، هر کس هر ادعائى دارد، بایستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نمیشود اینها را رسانهاى کرد. اگر چیزى اثبات بشود، فرقى بین آحاد جامعه نیست؛ اما اثبات نشده، نمیشود اینها را مطرح کرد و قاطعانه ادعا کرد. وقتى این جور حرفها مطرح میشود، تلقىهاى نادرست در جامعه به وجود مىآید."
بنابراین شایسته بود که رئیس جمهور، ادعاهای قابل پیگیری در خصوص فاضل لاریجانی را هم به دستگاه قضایی و هم به رهبر انقلاب ارائه میکرد و حتی ادعای پشت صحنه فشار برای استیضاح را – اگر صحت داشت- همان جا مطرح میکرد. رفتار احمدی نژاد مقدمه آتشی شد که می توانست با تدبیر جلوی آن را بگیرد و اشتباه را به همان مرحله اول استیضاح کنندگان خاته دهد. در این صورت خیر دنیا و آخرت را برای خود به ارمغان می آورد.
3 . اشتباه سوم توسط رئیس مجلس و برخی از نمایندگان همسو با وی رخ داد. آقای لاریجانی حق داشت به برخی از اظهارات رئیس جمهور پاسخ دهد. این که پاسخ وی را درست بدانیم یا غلط، بحث دیگری است اما اصل این که آقای لاریجانی باید پاسخ میداد، بدیهی است. بخش اول پاسخ وی درباره جایگاه مجلس، قانون، دیوان عدالت، دیوان محاسبات و شورای نگهبان، هم بیان خوبی بود و هم خوب بیان شد اما وقتی علی لاریجانی به دفاع از برادرش فاضل لاریجانی ورود کرد، با عصبانیت و تعصب خانوادگی از الفاظ و جملات ناشایستی در نحوه برخورد با رئیس جمهور کشور استفاده کرد که بر خلاف نهی صریح رهبر انقلاب بود.
در همین جا باید به رفتار برخی نمایندگان مجلس که همواره با اشاره چشم آقای لاریجانی دهان باز می کنند و به جنب و جوش میافتند نیز اشاره کرد که در میان سخنان رئیس جمهور – هرچند سخنان وی قابل نقد و رد بود – با صدای بلند فریاد کشیدند و فحاشی کردند.
حتماً جناب لاریجانی به یاد دارند که در مجلس هشتم وقتی در جلسه رأی اعتماد به وزیر ورزش، برخی از نمایندگان، هنگام سخنرانی رئیس جمهور با صدای بلند دو- دو گفتند، با چه برخوردی از جانب رهبری انقلاب مواجه شدند. برخی از پایگاه های خبری که بخشی از محتوای آن جلسه را منتشر کردهاند و همچنین آقای توکلی که خود در جلسه حاضر بوده، در نوشته ای مضمون آن جلسه را نقل میکند که رهبر انقلاب در آن جلسه با ناراحتی فرمودند:
شما میتوانید به رئیس جمهور تذکر بدهید، سؤال کنید، استیضاح کنید ولی نمیتوانید به هیچ کس توهین کنید، به خصوص به رئیس جمهور. رئیس جمهور یک مقام محترم است در قانون اساسی، نگاه به سابقه بکنید، همیشه روسای جمهور در مجالس مخالفینی داشتهاند، کی اینطور به رئیس جمهور توهین کردند؟ این رفتار اهانت آمیز ظلم بود، ناحق بود، گناه بود. نگرانیام نسبت به مجلس بود، حقیقتاً نگران خود مجلس شدم، این چه وضعی است که مجلس که نمونه فضائل مردم معرفی شده است، "دو دو" کند و نگذارد کسی حرفش را بزند، من چند بار تا حالا به آقای لاریجانی گفتم که جلوی این کار را بگیرد، "دو دو" یعنی چه؟ همین مانده که یقه یکدیگر را بگیریم و بر سر و کله هم بزنیم مثل برخی کشورهای دنیا، من جدا نگران شدم، چه کار کنیم؟ علنی بگوییم که مجلس ظلم کرد و خلاف عدل کرد و گرفتار رذیلت شد، آن وقت مردم دلسرد میشوند و در انتخابات شرکت نمیکنند، اگر مجلس بخواهد به سمتی برود که کسی حرفش را نتواند بزند، خواه رئیس جمهور باشد یا هرکس دیگری، حرفش را نتواند بزند، چه خواهد شد؟
رهبر انقلاب در آن جلسه خطاب به هیئت رئیسه مجلس هشتم و برخی چهرهها فرموده بودند:
دیروز وقتی "دو - دو" کردند، آقای لاریجانی باید صحبت آقای رئیس جمهور را متوقف میکرد و به جماعت اقلیتی که دو- دو میکردند، حمله میکرد، این کارها مجلس را جلوی مردم بی آبرو میکند، اینها که "دو- دو" میکنند از نظر تعداد اقلیت هستند، باید این اقلیت را به مردم معرفی کنید. من اصلاً اعتراض ندارم که چرا رای دادید یا ندادید، این تکلیف شماست که رأی بدهید یا ندهید. برخورد با یک مقام دو جور است، نماینده قانونا حق دارد حرفش را بزند، منطقی و به دور از تهمت و جنجال حرفش را بزند، منتقد هستید از دولت، از رئیس جمهور، میتوانید بگویید، حرفتان را بزنید و علاج جویانه وارد میدان شوید. البته یک جور هم برخورد خصمانه و کینه ورزانه است، معلوم است میخواهد ناخن بزند... مجلس میتواند بگوید همه حرفهای یک فردی را قبول ندارد، حتی ممکن است آن فرد غیرمنطقی هم بگوید، مهم نیست، مردم میفهمند غیرمنطقی است، ولی آن فرد باید بتواند حرفش را بزند، این درست نیست که مجلس بنا کند هو کردن ... شما میخواهید بگویید مجلس با رئیس جمهور همراه نیست، خوب رای ندهند، حرفش را نپذیرند، حق که ندارند به او توهین کنند ... من به آقای لاریجانی گفتم یک وقت شما کار خلافی میبینید و خلاف مصلحت میدانید، باید جوری برخورد کنید که مصلحت بزرگتری ضایع نگردد.
با مرور این سخنان رهبر انقلاب و هم چنین مرور نوار جلسه یک شنبه سیاه که متأسفانه آقای لاریجانی با افتخار (!) آن را در وبسایت شخصی خود قرار داده ، به خوبی میتوان درباره بخشی از رفتار رئیس مجلس و برخی از نمایندگان هوچی گر قضاوت کرد که چقدر راحت یک مصلحت بالاتر را ضایع کرده اند. متأسفانه این تعداد اندک از نمایندگان که گهگاه با صدای بلند به تمسخر مسئولان دولتی یا دیگر نمایندگان مجلس میپردازند، همواره از لبخند حمایت آمیز رئیس مجلس برخوردار شدهاند و هرگز مورد خطاب و عتاب وی قرار نگرفتهاند.
4 . اشتباه چهارم از سوی دستگاه قضا صورت گرفت چرا که به فاصله 24 ساعت پس از جلسه استیضاح یکشنبه سیاه، سعید مرتضوی بازداشت شد و یک سؤال بزرگ در اذهان شکل گرفت که چرا فقط مرتضوی بازداشت شد؟ هر چند به صورت غیر رسمی در ابتدا دلایل این بازداشت مسئله تصرفات غیر قانونی در دوره تأمین اجتماعی و پرونده کهریزک عنوان شد اما همه میدانستند که چنین نبوده بلکه موضوع به فیلم برداری از همان جلسه فاضل لاریجانی برمی گردد و البته بعداً دلیل این بازداشت مشخصاً همین مسئله عنوان شد.
بدیهی بود که بازداشت سعید مرتضوی، واکنش تند احمدی نژاد را به دنبال خواهد داشت که همین طور هم شد. احمدی نژاد قبل از سفر به مصر با این اقدام قوه قضائیه، خود را ذیحق دانست و دستگاه قضایی کشور یک نهاد خانوادگی دانست و آن را زیر سؤال برد. این اقدام دستگاه قضا دامنه اختلافات بین دو قوه قضائیه و مجریه را بیشتر کرد.
از سویی مردم از خود میپرسیدند اگر موضوع بازداشت مرتضوی، تصرفات غیرقانونی وی در تأمین اجتماعی یا پرونده کهریزک بوده، چرا تا آن روز بازداشت نشده و اگر دلیل بازداشت، تهیه فیلم از جلسه با فاضل لاریجانی است که چنین موضوعی هرچند غیر اخلاقی است ولی نمیتواند دلیلی برای بازداشت کسی باشد. علاوه بر این، سؤال مهم دیگر افکار عمومی این بود که چرا با شخص فاضل لاریجانی به دلیل سوءاستفاده از موقعیت خانوادگی و ایجاد بدبینی در افکار عمومی نسبت به عملکرد قوای دیگر برخوردی صورت نمیگیرد. چرا مرتضوی بازداشت شد اما فاضل لاریجانی نهایتاً مورد سؤال قرار گرفت. آیا با این تبعیض در رفتارها اعتبار دستگاه قضایی خدشه دار نمیشود؟
به هر حال این اقدام نیز بر خلاف توصیه رهبری معظم انقلاب بود و سبب شد تا دامنه اختلافات به جامعه کشیده شود. در حالی که دستگاه قضایی میتوانست در این باره سنجیده تر عمل کند.
در حقیقت استیضاح کنندگان، رئیس جمهور، رئیس مجلس، برخی از نمایندگانی که به رئیس جمهور توهین کردند؛ همگی با لجاجت خود و رئیس دستگاه قضا با بی تدبیری در برخورد با موضوع بازداشت مرتضوی، مهندسی رهبر معظم انقلاب برای تدبیر امور و عدم ایجاد درگیری بین مجلس، دستگاه قضایی و دولت را بهم زدند. در "فتنه بداخلاقی" اخیر به خوبی رد پای جریان فتنه و کودتای 88 و همچنین حلقه انحرافی که هر دو به دنبال عدم تحقق سیاست های رهبری انقلاب هستند، مشاهده می شود.
بسیاری از "مردودین فتنه بداخلاقی" اخیر، بدون تعارف به دلیل نقض نهی ولی امر مسلمین برای این که شامل مقوله عمر بن حنظله نشوند، باید هر چه سریعتر توبه کنند که امام صادق(ع) در روایت مشهور به مقبوله عمر بن حنظله فرمودند:
"در میان خودتان از فقهاى شیعه، کسى را انتخاب کنید و مشکلتان را از این طریق حل نمایید، زیرا آنان منصوب از ناحیه من هستند و من، آنها را حاکم بر شما قرار دادم. اگر پس از مراجعه به آنان، آنها بر طبق نظر ما برایشان حکم کنند و طرفین دعوا، حکم آنها را نپذیرند، ما را رد کردهاند و حکم خدا را سبک شمردهاند و ردّ ما ردّ خداست و چنین شخصى، مشرک به خداست."
پیش از این در یادداشتی خطاب به رؤسای محترم سه قوه نوشتم که مردم از این دعواها هرگز رایحه شهدایی همچون مدرس، بهشتی و رجایی را حس نمیکنند بلکه تنها بویی که به مشام میرسد، بوی هوای نفس و لجاجت است. با وضعیتی که در یکشنبه سیاه مجلس رخ داد بی تردید مردم قلباً از این مسئولان عهد شکن عبور کردهاند، هرچند عملا همچنان به ولی امر خود نگاه میکنند و بلاشک اگر روزی ایشان زبان به گلایه از مسئولان در برابر این مردم انقلابی باز کنند – که چنین وعده ای را نیز داده اند -قطعاً مردم ولایتمدار ایران اسلامی در عمل نیز از ما مسئولین پیمان شکن عبور خواهند کرد و در کنار رهبری انقلاب این پیچ تاریخی را طی می کنند. بنابر این به جاست هر چه سریعتر مقصرین سیاه ترین یک شنبه سه قوه، رسما از شهدا، امام شهدا، رهبری انقلاب و مردم عذرخواهی کنند.
از یاد نبریم که آینده از آن حزب اللهی هاست و حزب الله همانطور که تاکنون بحران هایی به مراتب بزرگتر را پشت سر گذاشته، این موارد را هر چند با دلشکستگی پشت سر خواهد گذاشت.